Ποιητική βραδιά για/με Αφγανές γυναίκες Πέμπτη 12 Ιανουαρίου στο Welcommon Hostel

By 11 Ιανουαρίου, 2023Δράσεις
Ο Άνεμος Ανανέωσης διοργανώνει σε συνεργασία με το δίκτυο Melissa @melissa_network την Πέμπτη 12 Ιανουαρίου 2023, στις 19.00, στο Welcommon Hostel (Καποδιστρίου 4) ποιητική βραδιά αφιερωμένη στις Αφγανές γυναίκες. H δραστηριότητα αυτή εντάσσεται στο πλαίσιο 4 ποιητικών βραδιών που είναι για τις γυναίκες: Αφγανές (12/1), Ιρανές (13/1), Ουκρανές (14/1) και  Αφρικανές (15/1).
Την Πέμπτη 12/1, ώρα 19.00 η βραδιά είναι, λοιπόν, αφιερωμένη στις Αφγανές γυναίκες #Afghanwomen. Αφγανές γυναίκες πρόσφυγες στην Ελλάδα διαβάζουν ποίηματα, δικά τους αλλά και άλλων, και συζητάμε για την κατάσταση των γυναικών και των κοριτσιών σήμερα στο Αφγανιστάν.
The #social #cooperative Anemos Ananeosis / Wind of Renewal @windrenewal would like to invite you to the Afghan women poetry evening on 12th of January, 19.00 o’ clock, in our #innovative and #inclusive #hostel, the #WelcommonHostel, Kapodistriou 4, #Athens
The event is organized with the collaboration of brave afghan women – refugees and Μelissa netwοrk
من از نخست همین سرزمین ویرانم
من از نخست مِه‌آلودم و پریشانم
فضای من چه قدَر بی‌پرنده و ماه است
و بند بند نه زندانی‌ام که زندانم
چه داستانی آغاز و آخرش گمِ گم
نه شاد و هم نه تراژیدی است رومانم
و از هم اند گسسته پلاتم و رنگم
که بر هم اند زمان و مکان و ایمانم
هرآن‌چه حصهٔ من بود هم گرفتندش
و در محاصرهٔ دیوهای دورانم
اگرچه دختر تهمینه‌ام؛ ولی امروز
تفاوتش با من قرن‌هاست، می‌دانم
چرا که سر زده‌ام از ستارهٔ دگری
و نیمم است از اسطوره نیم انسانم
هزارخانهٔ انترنتم؛ ولی گم‌نام
دمی که عشق صدایم کند بیابانم
نه از بهارم و نی از خزان و تابستان
همیشه شاید باغ پر از زمستانم
من از نخست فقط گنج در خودم دارم
که خاک شعرم، که سرزمین ویرانم
|| خالده فروغ ||
(از مجموعۀ «مریم، مقدس‌بودنت یک جو نمی‌ارزد»)
I have been devastated by this land since the beginning
I am foggy and confused from the beginning
My space is so devoid of birds and the moon
And I am not a prisoner but a prison
What a story, the beginning and the end are lost
My romance is neither happy nor tragic
And my plate and color are separated from each other
that time, place and my faith are together
They took everything that was my share
And surrounded by the demons of my time
Although my daughter Tahmina; But today
It’s different from me for centuries, I know
Because I have visited another star
And I am half of the myth of half human
Hazarakhane of the Internet; but anonymous
As soon as love makes my voice, I am a desert
Not from spring and straw from fall and summer
My garden is always full of winter
From the beginning, I only have treasure in me
That is the soil of my poetry, that is my ruined land
|| Khaleda Forough ||
(From the collection “Mary, your holiness is not worth a penny”)
متن غزل «مهاجر»
مهاجر
تقدیر این نوشته‌ به پیشانی‌ام، ببین!
من یک مهاجرم، به پریشانی‌ام ببین!
من یک مهاجرم!‌ نفسم ابر ممتد است
در چار فصل، یکسره بارانی‌ام، ببین!
معنی مرز: دلهره! معنی راه: صبر!
معنی جنگ چیست؟ به ویرانی‌ام ببین!
من یک مهاجرم،‌ وطنم روی شانه‌ام…
باری به حجم بی‌سر و سامانی‌ام ببین
ای یار!‌ با نگاه بهارآورت بیا –
پلکی به سرنوشت زمستانی‌ام ببین!
من یک مهاجرم!‌ که نمی‌آیی از دلم
بشنو مرا، به هستی پنهانی‌ام ببین!
من یک مهاجرم! تو مهاجر که نیستی
می‌دانم این که هیچ نمی‌دانی‌ام،‌ ببین –
بیگانه‌ام برای تو، چون آسیایی‌ام؟
لعنت به رنگ و طایفه! انسانی‌ام ببین!
من یک مهاجرم!‌ به چه جرمی در این جهان
هر روز بی‌محاکمه زندانی‌ام، ببین!
تاریخ من اگرچه جنون است و انزجار
این نیست افتخار نیاکانی‌ام، ببین!
بر من زمینِ سوخته، جغرافیای جبر-
میراث مانده است، چه تاوانی‌ام ببین!
من یک مهاجرم که در این بازی کثیف
قربانی‌ام فقط، خودِ قربانی‌ام ببین!
بی‌بال و بی‌زبان و وطن‌رانده‌ و غریب
اینگونه زنده‌ام! به گران‌جانی‌ام ببین!
Dichter : Suhrab Sirat
Übersetzer: Fatah Farzam und Helmut Ege.

Leave a Reply

Αυτός ο ιστότοπος χρησιμοποιεί το Akismet για να μειώσει τα ανεπιθύμητα σχόλια. Μάθετε πώς υφίστανται επεξεργασία τα δεδομένα των σχολίων σας.